سياوش خدابخش، مديركل وقت راه و ترابری خوزستان و كرمانشاه در دوران دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی در خصوص نقش وزارت راه و شهرسازی در ایام جنگ، اظهار داشت: با شروع جنگ و از همان روزهای نخست آن وزارت راه و ترابری سابق پا به پای نیروهای نظامی کار را شروع کرد.
وی ادامه داد: بهاینترتیب در مسیرهای دشت که راه عبور وجود نداشت برای نیروهای نظامی جاده ساخته شد و مسیرهایی که بمباران و تخریب میشدند نیز دوباره بازسازی و به چرخه برمیگشتند. همچنین پلهای زیادی ساخته شد تا نیروهای نظامی بهراحتی بتوانند برای پشتیبانی، جابهجایی مجروح و دیگر موارد کار را پیش ببرند. ساخت خاکریز، سنگر برای ادوات نظامی از دیگر اقداماتی بود که انجام شد.
مديركل وقت راه و ترابري خوزستان و كرمانشاه در دوران دفاع مقدس تصریح کرد: انصافاً اگر حضور مجموعه وزارت راه و ترابری و مسکن و شهرسازی کمتر از نیروهای نظامی در هشت سال دفاع مقدس ندانیم، بههیچوجه اغراق نیست. واقعاً یک فکر مهندسی در آن زمان باعث شد که اهواز سقوط نکند و باعث شد سه لشگر مکانیزه با تدابیر اندیشیده شده به رغم اینکه نیروی نظامی آماده به رزم کم داشتیم، زمینگیر شوند.
وی افزود: نیروها آن زمان احتیاج به آب، غذا، لباس و ترابری داشتند و ابتکار مهندسی این امکان را در مناطق جنگی فراهم کرد و مجموعه تفکرات مهندسی سبب شد که ما در بعضی موارد بتوانیم ۳ لشگر نیرو صرفهجویی را شاهد باشیم.
سياوش خدابخش در خصوص یکی از اقدامات در آن ایام گفت: در کنار کارهای مهندسی یکسری کارهایی که شاید دید مهندسی داشت را انجام میدادیم. بهعنوانمثال شبها گازوئیل بالای سر موتور پمپها میبردیم و در آنها که در سوسنگرد و حمیدیه بودند، میریختیم و هواگیری آنها را انجام میدادیم. بعد با استفاده از آنها آب را بیهدف در زمین زراعی جاری میکردیم تا ادوات زرهی عراق نتوانند بهطرف اهواز بیایند.
وی افزود: در یکی از این اقدامات ما با همین شیوه توانستیم چند روز لشگر زرهی عراق را زمینگیر کنیم و آنها مجبور شدند از جاده عبور کنند، هوانیروز با دو بالگرد آنها را شکار میکردند. بعد که متوجه این تصمیم ما شدند تمام موتور پمپها را با آرپیجی تخریب کردند.
وی ادامه داد: من در آن زمان نماینده وزیر در ستاد فنی مهندسی جبهه و مدیرکل خوزستان بودم. همان موقع پیشنهاد دادم که یک خندق دور اهواز ساخته شود که مورد تائید قرار گرفت. یک خندق به طول ۱۷ کیلومتر و عرض ۱۰۰ متر احداث شد و تا نزدیکی بیمارستان گلستان رفت. به این طریق توانستیم آب کارون را در زمینهای زراعی رها کنیم تا تانکهای عراقی نتوانند به شکل وسیعی وارد اهواز شوند. تنها ۷۰۰ متر این خندق امکان اتصال دوباره به کارون نداشت چرا که بیمارستان و برخی سازه ها در مسیر قرار داشت.
وی اضافه کرد: بعد از اتمام خندق دقیقاً یک روز بعدازظهر از همان نقطهای که نتوانستیم آنجا کار کنیم ۵۰ تانک وارد اهواز شدند. با هماهنگی استانداری و فرمانده لشگر ۹۲ زرهی سلاح در اختیار مردم گذاشته شد و آنها توانستند ۵ تانک را زمینگیر و بقیه آنها مجبور به عقبنشینی شدند و به جاده اهواز - خرمشهر رفتند.
مديركل وقت راه و ترابري خوزستان و كرمانشاه در دوران دفاع مقدس ادامه داد: یک کار دیگر که در آن ایام انجام دادیم در جاده اهواز – سوسنگرد و اهواز – خرمشهر بود. بین این دو جاده یکسری اراضی است که شکل دلتا یا مثلثی شکل دارد. پروندههای یکی از پروژههای این منطقه را دیده بودم و در جریان نقشهبرداری صورت گرفته قرار داشتم و همین امر باعث شد تا با یک محاسبه به این نتیجه برسیم که اگر آب در این دلتا رها شود با اینکه مقداری از آن تبخیر و بقیه جذب زمین می شود ولی می تواند تا خرمشهر جاری شود.
وی ادامه داد: این پیشنهاد را به ستاد بودجه جبهه دادم و همان موقع تائید شد. به همین خاطر روی کرخه یک سد خاکی موقت ایجاد کردیم که آب بالا آمد و در همان دشت مثلثی شکل جاری شد. این مسئله باعث شد با عکسهای هوایی که بچههای نیرو هوایی گرفته بودند، سه ۳ لشگر مکانیزه عراق در آب محصور شوند و کلی ادوات نظامیشان در آب بماند. اینیکیدیگر از کارهایی بود که در آن زمان توانستیم با نگاه مهندسی انجام و در کنار نیروهای نظامی در دوران جنگ باشیم.